آخه خدا
چرا؟
چرا این قدر داری زجرم می دی
منو راحت کن از دست این زندگی لعنتی راحت بشم
تا وقتی می خوام بیام کمک کنم به یکی میای جلومو می گیری
تا وقتی که می بینم کسی کمک احتیاج داره منو از همه چیز منو منع می کنی
می زاری من بیشتر زجر بکشم
از همون اول غروب می دونستم امشب خبری هست
از همون غروب امروز که اون زنبور ،
زنبور که چه عرض کنم
5 برابر زنبور بود منو تو رکعت اول نماز وقتی داشتم سجده می رفتم منو نیش زد
وقتی من با یه نیش زنبور این جوری دردم بگیره چطوری می تونم طاقت جهنم تو رو داشته باشم
خداجون منو ببخش و این قدر زجرم نده