بیا یکم برگردیم به عقب تو زندگی ماها که واسمون یه اسرار و هیشکی جز. خدا
از اون با خبر نیست ممکنه اتفاقاتی بیوفته که تا آخر عمرت با خودت به گور
میره اتفاقاتی تلخ و شیرین شیریناش جای خود ولی... ولی این تلخیه آدمو
خیلی اذیت میکنه و نمیتونی به هیچ کسی بگی و با خودت به گور میبریش ...
خیلی سخته وقتی یادش میوفتی اون لحظه اگه شاد ترین آدم روی کره زمین باشی
یه دفعه به آدم غمگینی تبدیل میشی که تمام غم عالم تو دلش کاشته میشه و
حیرون از اون کار.... زمه زمه چرا...آخه چرا.... تو زبونت میگرده و
نمیدونی از شدت افسردگی و غم به کجا پناه ببری هیشکی نمیتونه دلتو آروم
کنه ..اگه بتونی گریه میکنی و خودتو ملامت میکنی اگه نه که مثل یه بغض تو
گلوت میمونه واز سرد درد میترکه سرت میخوای محکم بزنی به دیوار سرتو....
آره
منم تو همچین وضعیتیم خیلی سعی کردم از یاد ببرمش داشتم موفق میشدم وهزار
تا کار انجام میدادم که فقط یاد اون کار نیوفتم ولی امروز... لعنت به این
زمان و ساعتی که منو به یاد اون کار انداخت داشتم میرفتم طبقه بالا که یهو
چشمم به یه یادگار از اون کار افتاد .
کاش.. کاش.. کاش... وهمین
طور کاش هایی که با حسرت از دهنمون بیرون میاد و از چاره اندیشی برای خود
عاجزیم ....و صدها بار رو به آینه می ایستیم
و از نگاه کردن به
خودمون خجالت میکشیم من که تا حالا نتونستم تو آینه خودم واسه مدتی ببینم
و با خودم حرف بزنم نمیتونم این کارو انجام بدم .... وقتی یاد حرفای
دیگران ویا پدر و مادر میوفتیم که همش راست بودن و ما گوش نمیکردیم چه قدر
پشیمونیم .. خدا میدونه که در این زمان که میگذره ثانیه ها ولحظه هاش قرار
چه کاری بکنیم که در آینده از خودمون شرمنده شیم ....
چه با تو وچه بدون تو
بی دلیل و بدون هیچ چاره ای زندگی می گذرد
ولی به سختی
چه با هم وچه دور از هم
بدون دلیل به زندگی کردن محکوم هستیم
چه با خیال و رو یا و چه در حقیقت
تنها دلیل زندگی خوشبخت شدن هست
نه تو گناهی داری ونه من
اینک نه تو کنار منی ونه من کنارت
ولی با این حال باز هم زندگی در جریان است
در انتطار آن زمانی که می آیی و نگاهت را به نگاهم می سپاری
چشم به راهت نشسته ام
آن زمان که بدون ترس و استرس می توانیم حرف دلمان را بر زبان بیاوریم
وقتی در عشق های غریبه برای دلمان مرحمی پیدا کنیم
و آن زمان است که به فکر فرو می رویم
و برای کارهایمان دلیلی جستجو می کنیم
آری آن زمان اطرافمان را احاطه خواهد کرد
یک پوچی که هرگز پایانی ندارد
در یک لحظه تمام تصور و رویاهایمان
برایمان بی معنی خواهد بود
آن زمان است که ما به باور میرسیم ومعنی عشق را درک می کنیم
و البته شکست را . . . . . . . . .
سلام
نمی دونم تویه درونم چی میگذره
بد جوری دلم واسط تنگ شده
خیلی
این قدر دلتنگیتو کردم که یه شبه زدم رفتم مشهد
می دونی کجا ها رفتم؟
اونجایی که تویه صحن انقلاب وقتی داشت روزه می خوند همدیگر رو نگاه کردیم ژیش مامانت کلی گریه کردیم!!
یادته!!!؟
نیست اگه بود نمی رفتی
یادته به خاطر خانوادت شب داشتیم تویه حرم قدم می زدیم کلی زدی زیر گریه
نیست
به جان خودم نیست
گریه کردی
سرتو گذاشتی رو شونم
بعد نگهبانه اومده بود گفتچی شد من گفتم هیچی
بغل اون آرامگاه بود
با هم رفتیم فاتحه خوندیم
یادته نماز جمعه تویه اون صحن خوندیم
یادته؟؟
نیست
دیروز هم همون جا نماز جمعه خوندم
کلی گریه کردم
ولی از آقا حلالیت خواستم گفتم شکرتت خدا
تو یه چیزی می دونستی که این جوری شد
رفتم تویه همون کبابی که شام خریدیم با نوشابه
ولی پیداش نکردم
دلم داشت بالا می اومد
رفتم تویه حرم کلی گریه کردم
سبک شدم
گریه هایی که ۷ ماه بود تویه خودم نگه داشتم و چیزی نگفتم
نمی دونم چه طور اون موقع تونستم ساکت بشم
منی که....
یه امتحان لازم بود که ببینم چه قدر برات ارزش دارم که آخر هم معلوم شد
یادته با مامان شبه جمعه کجا موندیم
بعد دو تایی رفتیم دمه دستشویی و تو چادرتو به من دادی رفتی دستشویی و اومدی بعد نشیتیم کلی حرف زدیم
آخر یادمون اومد مادرت تنها هست
یادته ؟؟؟؟!!!!
نیست
نیست
نیست
چه شوخی هایی تویه خونه باهات و مادرت نکردم
چه قدر اذیتت می کردم
الان کجایی؟؟
الان با کی حرف بزنم؟
با کی درد دل کنم
با کی شوخی کنم؟؟
کجایی تو
آها هنوز هم باورم نمی شه که تو کس دیگه رو به جام انتخاب کردی
می دونی چرا نمی تونی اینا رو درک کنی؟؟؟
چون تنها نیستی و یکی پیشته
چون یکی رو جایگزین کردی
چطوری می تونم یکی رو به جای تو انتخاب کنم؟؟
دیگه به هیچ چی اعتماد ندارم به هیچ کی
هیچ وقت تو و مخصوصا مادرتو نمی بخشم
الان که یادم میاد چه شب های درد ناکی داشتم ترم پیش
من که تا حالا به جز یه درس چیزی نیوفتادم ترم پیش ۹ واحد افتادم
یه حاج آقا استاد دانشگاه هست به نام نبویان که میگه
تویه آخرت تو رو میارن به جرم این که تو باعثه گناه ده ها نفر شدی
تو باعث تاخیر ده ها نفر شدی
فامیلت زندگی تو رو دید ازدواج نکرد
...
....
دیگه حال نوشتن ندارم
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا جون خیلی دوستت دارم